غریبی در عین آشنایی

 دیروز تو محیط کار تجربه جالبی رو داشتم. این چیزی رو که تو زندگی شخصی بهمون یاد دادن که باید به راحتی با خونواده صحبت کنی و اگه با اونا مشکل داری سریع بگی و از جمع شدن وغیر قابل کنترل شدن مسائل جلوگیری کنی رو، تو محیط کار زیاد اجرا نکرده بودم .

دیروز یکی از نیروهای واحد را برای اینکه عذرش را بخوام تو دفترم صدا کردم و باهاش شروع به صحبت کردم، نیرویی که هر روز همدیگه رو میدیدیم بهم لبخند می زدیم  تو مراسم مختلف بهم تبریک می‌گفتیم و..... سعی کردم که بهش حالی کنم که عملکرد خودش باعث شده این تصمیم رو بگیرم. فکر کردم که الان از من تشکر میکنه که با فوق لیسانس خوندنش  مخالفت نکردم و این مدت تحملش کردم و همه جا ازش حمایت کردم.

بعد از تموم شدن صحبتهای من اون شروع به صحبت کرد و مواردی رو مطرح کرد که من اصلا فکرش رو هم نمی‌کردم، دیدم از نظر اون من بهش بدهکارهم هستم. دو باره من تموم اتفاقات این مدت رو گفتم وبعد از  دو ساعت قانعش کردم که درست میگم.

خلاصه از دیروز یه فکری تو سرم اومده که تو زندگی اجتماعی خودمون ما آدمها با چند نفر فکرمی‌کنیم که دوستیم ، همکاریم، فامیلیم که خوب می‌شناسیمشون؟ اصلاً از طرز فکر چند نفر از اونا درمورد خودمون مطمئنیم و علاقمند به شنیدن نظرات اونا در مورد خصوصیات خودمون هستیم؟ ما همیشه فکر می‌کنیم که دیگران باید ما رو همینجوری که هستیم قبول کنن و خودشون رو هر جوری ما بخواهیم تغییر بدن، تازه نوع تغییری رو که دلمون میخواد،بخودشون مستقیم نمی‌گیم و پشت سرشون صحبت می‌کنیم.

اگه یه روزی یاد بگیرم رک صحبت کنیم و این حجب و حیا الکی فرهنگ ایرانی رو بذاریم کنار چقدر زندگی راحت و با آرامش میشه.

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
دختری که هیچ کس و جز تو نداره چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 15:44 http://banooyemah.blogsky.com

سلام

مسافری هستم به مقصد بهشت َ در این سفر به دنبال هم راهی میگردم که همسفر م باشد . همسفری متفاوت از دیگران با تفکر بالا و اهل علم و دانش با کوله باری از معرفت که همراهی ام کند شاید در این سرزمین یافتم
موفق باشی

هیچ چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 15:49 http://no-one.blogsky.com

آقا متن ؛انگلیسی؛ رو خوندم. جالب نوشتی.
من! من رفتم دنبال عربی. اونجا که گفتی هیچکس نرفته عربی یاد بگیره. خیلی خوبه. جدی میگم. جدا ازاینکه مسلمون هستیم و باید بفهمیم قرانمون چی گفته...به درد این میخوره که وقتی ۲تا عرب دارن بحث سیاسی میکنن میفهمی که کی داره به کی فحش میده و در صورت لزوم یه چشمه هم نشون میدی ؛) البته مطمئنا انگلیسی خیلی بهتره. به همین دلیل ما جفتش رو یاد گرفتیم، بعد عربی رو از یاد بردیم!!
موفق باشی

هیچ چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 18:01 http://no-one.blogsky.com

همین دیگه، ما ایرانی ها از نظر مخالف خوشمون نمیاد، بهمون بر میخوره! بابا یارو اخراجش میکنه، صبح سرش داد میزنه که فلان کار رو اشتباه انجام دادی... عصر با هم میرن ورزش و میگن و میخندن. یکی اینکه همه چیز رو از هم جدا میکنن، یکی هم اینکه از انتقاد بدشون نمیاد. ولی امان از دست ما ایرانی ها :پی

روزهای بی خاطره چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 20:28 http://greatmemorial.blogspot.com

درسته که من به اون تعارفاتی که تو اسمشو گذاشتی حجب و حیا اعتقادی ندارم ولی با اینکه رک و راست و بدون فکر کردن به عواقب و تاثیراتی که ممکنه حرف ما داشته باشه چیزی رو به کسی بگیم هم مخالفم. ما در برابر همه رفتارمون علی الخصوص حرف زدنمون کاملا مسوولیم.
در ضمن آقای رئیس! خوب شد تو رئیس ما نشدی ها! ;))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد