هفته گذشته تو شرکت اکیپ اهدای خون سیار سازمان انتقال خون ایران اومده بود، ما هم رفتیم که خون بدیم. این سئوال جواب موقع اهدای خون هم حکایتی داره:
- مریضی قلبی، قند و... داری؟
- جدیداً حجامت کردی؟
- جدیداً دندونپزشکی رفتی؟
- هفته گذشته قرص مسکن مصرف کردی؟
- تازگی خارج کشور رفتی؟
- متاهلی؟
- غیر از همسرت با کس دیگهای نزدیکی داشتی؟
این سئوال آخری که هیچ ضمانت درست جواب دادن رو نداره، از همه مهمتره.
همیشه موقع خون دادن از ذهنم میگذره یه راه علمی برای پی بردن به این سئوال مهم وجود داره یا نه؟ اینجا بدجور صداقت مهمه، شاید اینبار ارزش جواب به این سئوال از پر کردن صادقانه فرم اطلاعات اقتصادی خانوار مهمتر باشه!
بالاخره این دوران غیبت کبری که بعد از یه غیبت صغری اتفاق افتاده بود، تموم شد. تجربه تازهای بود زمان خیلی طولانی بود با طوفان فکری شدید. تقریباْ به اندازه تموم سالیان عمرم تو این مدت یه سال فکر کردم و خوندم و صحبت کردم و دیدم و ....
فکر کنم حالا یه کمی بیشتر تونستم خودم و محیط دور وبرم رو بشناسم. تو این مدت هر وقت میتونستم یه چرخی تو وبلاگها میزدم و با خوندن اونا حسهای مختلفی رو تجربه میکردم .
الان که فکر میکنم میبینم که از این دوره زمانی خیلی راضیم ولی میترسم مثل بقیه مراحل زندگی بعداْ ازش زیاد خوشم نیاد. باید منتظر گذشت زمون شد و دید و بعداْ ارزیابی کرد.