مهاجرت

بابا تو این مملکت چه خبر شده که همه به فکر فرار به اسم مهاجرت هستند. اونهایی که تحصیلات دانشگاهی دارند فکرمی‌کنند تو این مملکت دارن تلف می‌شن، اونهایی که پول دارند فکر می‌کنند راحت نیستند و تو خارج از ایران راحت می‌تونند زندگی کنند، اونهایی هم که فقیر بیچاره هستند معتقدند که اونجا راحت‌ترند و حداقل یه زندگی مثل آدم می‌تونند تو خارج داشته باشند و اگر برن خارج و  اونجا هم موفق نباشن چیزی رواز دست نمی‌دن  اونهایی هم که مجبورند به هر دلیلی تو این کشور باشند تا بمیرند همه دلشون تو خارج سیر می‌کنه و از اون با حسرت صحبت می‌کنن.

همه افراد ایرانی هم معتقدند که غربت از همه چی سخت‌تره و آدم تو مملکتش گدا باشه بهتره تا تو غربت پادشاه باشه، ولی ظاهراً زندگی برای مردم ما تو کشور خودشون و با هم وطناشون ‌ازهمه چیز سخت تر شده که درد غربت را به جون می‌خرند و راهی دیار ناآشنا می‌شن. چی بسرمون اومده که ماها راضی شدیم مثل افغانیهای قبلی توکشورهای دیگه باشیم. چی شده که از هر اتفاقی  مثل ترافیک، تورم، فساد، اعتیاد، نا امنی، و هزار درد بی درمان دیگه که تو همه جای جهان کم و بیش  وجود داره، یه دلیل رفتن پیدا می‌کنیم. من خودم یه دلیل بیشتر به فکرم نمی‌رسه و اون اینه که امید به زندگی تو همه ما از بین رفته، اونهایی که بایستی به مردم آرامش بدن همش بفکر دشمن فرضی هستن و فکر اینکه تموم جهان سعی در ازبین بردن ما دارن وبه  دلایلی  شادی رو از زندگیمون حذف کنن. انتقال احساسات منفی تو جامعه خیلی زیاد شده و همه یه جوری تو فکریم، اینقدر به فکر آینده گنگ و نامعلوم خودمون هستیم که فرصت محدود امروزمون رو هم از دست دادیم.   

هر روز دارم تنهاتر می‌شم، هر جا صحبت می‌شه می‌بینم یکی از رفقا برای رفتن اقدام کرده. امروز همش فکرم مشغول بود که داریم با خودمون چکار می‌کنیم و چه بلایی سرمون اومده و هر روز هم داره از قبل  بیشتر می‌شه.

نظرات 6 + ارسال نظر
المیرا و تنها سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 07:11 http://www.asemoun-hasty.blogsky.com

میدونی چیه همیشه از قدیم و ندیم گفتن مرغ همسایه غازه و گرنه اونجاهیچی نداره

بانمک سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:42 http://www.banamak.blogsky.com

سلام محسن جان
خسته نباشی
وبلاگت قشنگه فقط اگر میشه یک سری عکسهای جذاب هم بگذار تا زیباتر هم بشه
ممنون
یادت نره به من هم سر بزنی

یلوش سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:52 http://yaloosh.persianblog.com

بله متاسفانه همین طوره که گفتین...یه جوری شده که انگار هیچ نقطه روشنی پیش رو نیست....جوونا تمام روشنیها رو اونور مرزها می بینن......

مهرداد سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:01

سلام . گفتم که فقط من برات میمونم و بس .

حسام سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 15:26 http://www.hnasery.persianblog.com

تو هم امتحان کن ببین چه خبره!! شاید نظرت عوض شد

مریم یکشنبه 22 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 20:32 http://hibernate.persianblog.com

ماها اینجا همه جور حقه رو تو زندگی به کار میگیریم و زندگی بدی داریم - ولی اونجا چون میدونیم اگه دست از پا خطا کنیم ، بیرونمون میندازن یاد میگیریم که ساده هم میشه زندگی کرد - قانع هم میشه بود - از زندگی همینجوری هم میشه لذت برد ! اگه همه همینا رو تو همین ایران خودمون به کار بگیرن که اینجا از همه جا بهتره !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد