بلا تکلیفی و سر درگمی ناشی از مسائل هسته ای و مشخص نبودن الگوی توسعه اثر خود را در جزء جزء صنعت و اقتصاد و اجتماع بوجود آورده است . علی رغم اینکه هیچ تمایلی به نشان دادن این مسئله نداریم ظاهرا" ناگزیر از پذیرش و دیدن آثار آن هستیم . این امر تمام محیطهای صنعتی و اجتماعی را دچار بلاتکلیفی و سردر گمی کرده است .
جلسه های پی در پی در محیط کار نگرانی از آینده ، مشکلات نیروی انسانی همه و همه محیط کار و اجتماع را غیر قابل تحمل می نماید .اینها را اگر در کنار وضع موجود جامعه و نامشخصی ارزشهای جامعه قرار دهی عمق فاجعه نشان داده می شود . روزانه با افرادی برخورد می کنی که 95 درصد از آنها صحبتشان در خصوص اشخاصی است که در آمدهای آنچنانی دارند و مقایسه خود با آنها و نفرین بر بخت بد و روزگار نا مهربان و درگیر عوارض ناشی از این امر استرس، یاس ، سرخوردگی و و بی انگیزگی و....
بعضی وقتها فکر می کنم چند نفر از ما فهمیدیم علم بهتر است یا ثروت یا بقول بعضیها ثروتی که در خدمت علم باشد و معلوم است علم اگر باشد ثروت به دنبالش می آید و.....
99 درصد از مشکلات ما آدمها ریشه در همین سئوال دوران کودکی دارد راستی کدام بهتر است ؟
۹۹درصد که نه.زیادگفتی.ولی با گفته هات موافقم.علم را با ثروت می توان به دست آورد .اینطور نیست؟
ثروت بهتر است ولی از آنجا که تو کله ما فرو کرده اند علم هرچه هم شعار بنویسیم ما برای کسب مدرک آمدیم نی برای درک مطلب آمدیم آخرش خودمون را سخت توبیخ می کنیم و آب را به آسیاب آنان می ریزیم که خودشان متوجه شدند ثروت بهتر تر است
قبلاٌ علم بهتر بود ولی حالا ثروت...بابا اگر پول نداشته باشی چطور مدرسه بری؟چطور کلاس بری؟چطور دانشگاه بری؟پول نداشتی نمیتونی سواد داشته باشی...حتی دانشگاه سراسری هم پول میخواد...تازه اگر دکتر هم شدی اگر پول نداشتی نمیتونی کار کنی..میشی راننده تاکسی .اونم رو تاکسی مردم .چون پول خرید تاکسی رو نداری.
از وبلاگ کیوان و لینکی که به شما داده بود از اینجا سر درآوردم از اونجایی که دو سه سالیه که مطالب کیوان رو میخونم و خیلی هم ازش لذت میبرم اون الکی به کسی لینک نمیده حالا یا خاطره شما خیلی عزیز بود و یا واقعا از سبک نوشتن شما خوشش اومده یا شاید هم هر دوش!!!
بهرحال ورودتون رو به وبلاگستان تبریک میگیم. حتما دوباره سری خواهیم زد تا ببینیم اینجا قراره از چی سخن سر داده بشه .